باسمه تعالی
نفس مرضیه
این چه نفسی است که مرضیِّ خدا در آن است؟
نور حق در دل آن جلوهگر از ایمان است
بندهای گشته که معشوق ز او خشنود است
راه او، راه یقین، مقصد او سبحان است
شرح و تفسیر عرفانی هر مصرع از رباعی "نفس مرضیه"
مصرع اول:
این چه نفسی است که مرضیِّ خدا در آن است؟
✅
شرح ادبی:
در این مصرع، "نفس مرضیه" به عنوان نفسی که
مورد رضایت خداوند است، مورد پرسش و شگفتی قرار گرفته است. شاعر با استفاده از
سؤال بلاغی، عظمت و ارزش این مقام را برجسته میکند.
✅ تفسیر عرفانی:
- نفس مرضیهمرحلهای از سیر و سلوک عرفانیاست که در آن، بنده نهتنها از خدا راضی است، بلکه خداوند نیز از او خشنود است.
- این مقام بالاتر از نفس راضیهاست؛ زیرا در نفس راضیه، سالک فقط از تقدیر الهی راضی است، اما در نفس مرضیه، خداوند نیز از سالک خشنود استو او را به مقام قرب خاص خود میرساند.
- این مرحله از قرب و فنا فیالله، نهایتِ سلوک عرفانی است که عارف در آن به رضوان الهیدست مییابد.
مصرع دوم:
نور حق در دل آن جلوهگر از ایمان است
✅ شرح ادبی:
- در این مصرع، ایمانبه عنوان چشمهی نور الهیدر دل سالک توصیف شده است.
- جلوهگر شدن نور حقنشاندهندهی تجلی حقیقت در قلب کسی است که به مقام نفس مرضیهرسیده است.
✅ تفسیر عرفانی:
- در این مرتبه، سالک دیگر در تاریکیهای شک و تردید نیست، بلکه دلش از انوار الهی سرشار شده است.
- این "نور حق" همان نور معرفت و یقیناست که پس از عبور از مراحل سلوک در دل عارف تجلیمیکند.
- این مرحله را میتوان همان
"قلب سلیم"در قرآن دانست که خداوند در سورهی شعرا (آیهی ۸۹) از آن یاد کرده است:
"إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ"
(نجات فقط برای کسی است که با قلبی پاک نزد خداوند آید.)
مصرع سوم:
بندهای گشته که معشوق ز او خشنود است
✅ شرح ادبی:
- "بنده" اشاره به سالکی دارد که به مقام نفس مرضیه رسیده است.
- "معشوق" در ادبیات عرفانی معمولاً به خداونداشاره دارد.
- "خشنود بودن معشوق" نشاندهندهی نهایت رضایت الهی از این سالک است.
✅ تفسیر عرفانی:
- در این مرحله، سالک چنان در ارادهی الهی ذوب شده است که دیگر هیچ خواستی جز خواست خدا ندارد.
- او دیگر نهتنها از خداوند راضی است، بلکه خداوند نیز از او خشنود استو این نشانهی کمال بندگی و فنا فیاللهاست.
- در حدیث قدسی آمده است:
"عَبْدِی أَطِعْنِی تَکُنْ مِثْلِی، تَقُولُ لِلشَّیءِ کُنْ فَیَکُونُ"
(ای بندهی من، مرا اطاعت کن تا شبیه من شوی؛ آنگاه هرچه بگویی "باش"، خواهد شد.) - چنین بندهای دیگر مظهر صفات الهیشده و به جایگاه "مرضیّ عندالله"میرسد.
مصرع چهارم:
راه او، راه یقین، مقصد او سبحان است
✅ شرح ادبی:
- "راه یقین" اشاره به مسیر سلوک عارفانهدارد که مبتنی بر یقین و معرفت است.
- "مقصد او سبحان است" یعنی هدف نهایی او رسیدن به حق تعالی و بقای در ذات الهیاست.
✅ تفسیر عرفانی:
- در این مرحله، سالک دیگر به شک و تردید آلوده نیست؛ بلکه به یقین قطعیدست یافته است.
- این یقین نه صرفاً علمیو ذهنی، بلکه شهودی و حضوریاست؛ به این معنا که سالک حق را با تمام وجود درک کرده و دیده است.
- مقصد او "سبحان" است؛ یعنی هیچ چیز جز خدا برای او ارزش ندارد و تمام هستی او در حق فانی شده است.
- این همان مقام فنا فیالله و بقا باللهاست که در عرفان اسلامی نهایت سیر الیاللهمحسوب میشود.
alirejali.blog.ir