باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی نور الهی
نور الهی
هر جا که بود نورِ خدا، ظلمت نیست
آنجا که بود عشق، دگر غفلت نیست
چشمیکه ز دنیا برَهَد از همه دام
بیند که بهجز نورِ ازل، خلقت نیست
شرح تکمصرعی رباعی "نور الهی"
مصرع اول: "هر جا که بود نورِ خدا، ظلمت نیست"
این مصرع اشاره به این دارد که نور الهی در هر جایی که حضور یابد، ظلمت یا تاریکی جایی برای خود ندارد. در عرفان، نور الهی نماد حقیقت، آگاهی و روشنایی است که از طریق آن، جهل، گمراهی و تاریکی زدوده میشود. این مصرع به مفهوم هستیشناسی عرفانی اشاره دارد که هر کجا که حق و حقیقت تجلی کند، جهل و نادانی رخت بر میبندد.
مصرع دوم: "آنجا که بود عشق، دگر غفلت نیست"
در این مصرع، عشق الهی به عنوان نیرویی که انسان را از غفلت و بیخبری از حقیقت رها میکند، معرفی میشود. عشق در عرفان اسلامیبه معنای جذب شدن به خدا و توجه به آن نور بیپایان است. هرجا که عشق الهی در دل انسان وارد شود، دیگر جایی برای غفلت نمیماند. غفلت به معنای بیتوجهی به حقیقت و زندگی دنیوی است که با آمدن عشق به خداوند از بین میرود.
مصرع سوم: "چشمیکه ز دنیا برَهَد از همه دام"
در این مصرع، اشاره به رهایی از دنیادوستی و رهایی از دامهای دنیوی دارد. چشم نماد بینش و دیدگاه است و در اینجا به معنای کسی است که از تعلقات دنیوی رها شده و در مسیر حقیقت و نور الهی قدم گذاشته است. این فرد از تمامی دامها و موانع مادی و دنیوی که او را از رسیدن به حقیقت باز میدارد، آزاد میشود.
مصرع چهارم: "بیند که بهجز نورِ ازل، خلقت نیست"
این مصرع بیانگر این است که زمانی که انسان از دنیای مادی و تعلقات آن آزاد شد، در حقیقت، درک میکند که تمام خلقت در واقع یک تجلی از نور خداوند است. نور ازل به خداوند اشاره دارد، که در عرفان اسلامی نور اولیه یا حقیقت ازلی است. انسان رهایییافته در این مرحله به این بینش میرسد که تمامیعالم هستی جز نور الهی هیچچیز دیگری نیست و همهچیز در حقیقت تجلی از خداوند است.
خلاصه کل شرح:
این رباعی به صورت قدم به قدم مسیری معنوی را نشان میدهد که در آن، انسان ابتدا با نور الهی آشنا میشود و از تاریکیها و غفلتها رهایی مییابد. سپس از تعلقات دنیوی رها میشود و در نهایت به حقیقت دست مییابد، که همان تجلی نور خداوند در هستی است. این مسیر عرفانی، مسیر رهایی از غفلت و رسیدن به حقیقت الهی است.
نور الهی در عرفان: تعریف، مفاهیم و تجلی آن
نور الهی در عرفان اسلامییکی از بنیادیترین مفاهیم است که به معنای تجلی ذات حق در هستی، هدایت معنوی و شهود حقیقت با چشم دل بهکار میرود. عرفا بر این باورند که خداوند وجودی مطلق و نورانی است که همهی موجودات پرتویی از آن هستند و ادراک این نور تنها با تزکیهی نفس و عشق الهی ممکن میشود.
۱. مبنای نور الهی در قرآن و حدیث
۱.۱. آیهی نور
مهمترین آیه در این زمینه آیهی ۳۵ سورهی نور است که به آیهی نور مشهور شده است:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...
(خداوند نور آسمانها و زمین است...)
- مفسران و عرفا این آیه را اساسیترین تعبیر از نور الهی میدانند و معتقدند که همهی هستی تجلی و پرتوی از این نور است.
- نور در اینجا نهتنها به معنای روشنی فیزیکی، بلکه به معنای حقیقت وجود و آگاهی مطلق است.
۱.۲. حدیث قدسی: گنج پنهان
حدیث قدسی معروفی که در عرفان به نور الهی اشاره دارد:
"کُنتُ کَنزًا مَخفِیًّا فَأَحبَبتُ أن أُعرَفَ فَخَلَقتُ الخَلقَ لِکَی أُعرَفَ"
(من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.)
- این حدیث نشان میدهد که جهان، تجلی نور خداوند است و هدف از آفرینش، شناخت و شهود این نور الهی است.
۲. نور الهی در نگاه عرفا
۲.۱. ابن عربی: نور الهی و وحدت وجود
- ابن عربی، بزرگترین عارف نظری، نور الهی را همان وجود مطلق میداند و بر این باور است که همهی موجودات پرتوی از نور خداوند هستند و هستیِ مستقل ندارند.
- این دیدگاه همان
نظریهی وحدت وجود است که میگوید:
هرچه در جهان هست، جلوهای از نور الهی است و هیچ چیزی جدا از او وجود ندارد.
۲.۲. مولانا: نور، حقیقت و شهود قلبی
- مولانا نور الهی را
حقیقت مطلق میداند که تنها با چشم دل میتوان آن را دید:
"چشم باز و گوش باز و این عَجَب / که به گفتارِ دلش باشد وَجَب"
(چشم دل اگر باز شود، حقیقت را خواهی دید.) - او تأکید دارد که برای دیدن این نور، باید از بندهای نفسانی و تعلقات دنیوی رها شد.
۲.۳. حافظ: نور الهی و عشق
- حافظ نور الهی را
حقیقتی ازلی و سرچشمهی عشق میداند:
"در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد"
(در ازل، پرتوی از نور خداوند نمایان شد و عشق را در عالم شعلهور کرد.) - این بیت نشان میدهد که نور الهی، منبع عشق و آگاهی در هستی است.
۳. ویژگیهای نور الهی در عرفان
۱. حقیقت وجود:
- نور الهی همان حقیقت هستی است و همه چیز پرتوی از آن است.
۲. هدایت و معرفت: - نور الهی، عامل هدایت و بصیرت معنوی است و تنها با
قلبی پاک و تهذیب نفس میتوان آن را درک کرد.
۳. تجلی در جهان: - خداوند از طریق نور خود در جهان تجلی میکند، اما این نور برای
غافلان پنهان و برای عارفان آشکار است.
۴. عشق و وصال: - نور الهی، سرچشمهی عشق حقیقی است و راه وصال به حقیقت مطلق را نشان میدهد.
۴. چگونه میتوان نور الهی را شهود کرد؟
عرفا معتقدند که برای درک نور الهی، باید:
✅
تزکیهی نفس کرد: از گناهان و وابستگیهای مادی پاک شد.
✅
با چشم دل نگریست: از سطح ظاهر عبور کرد و به باطن عالم توجه کرد.
✅
به عشق الهی رسید: دل را از محبت غیر حق خالی کرد و در جستجوی حقیقت بود.
✅
ذکر و عبادت مداوم داشت: چراکه ذکر، دل را روشن میکند و نور حق را آشکار میسازد.
۵. نتیجهگیری: نور الهی، حقیقتی بیپایان
✨
نور الهی در عرفان، حقیقت مطلق، معرفت، هدایت و تجلی خداوند در هستی است.
✨
تنها کسانی که دل خود را از حجابهای نفسانی پاک کنند، میتوانند این نور را مشاهده کنند.
✨
تمام جهان پرتوی از نور الهی است و هدف عرفان، شناخت و شهود این نور در همه چیز است.
پس در حقیقت، نور الهی همان حقیقتی است که در همه جا حضور دارد، اما تنها کسانی که دلشان پاک و بینایشان روشن باشد، میتوانند آن را ببینند.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
شرحی عرفانی بر واژه عرفانی رویت حق