loading...

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

بازدید : 12
يکشنبه 20 بهمن 1403 زمان : 14:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رسالت

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی شمس حقیقت


شمس حقیقت
خورشید دل از نور حقیقت رخشان
تابیده به جان، در ضمیر انسان
هر دل که ز نور حق تعالی روشن
بیند رخ دوست در جهان جانان

شرح و تفسیر رباعی "شمس حقیقت"

این رباعی با زبانی ساده و درعین‌حال عمیق، نور حقیقت الهیرا به خورشیدی در دل انسان تشبیه کرده و در نهایت به لقای الهیاشاره دارد. اکنون به بررسی دقیق هر مصرع می‌پردازیم.


مصرع اول: خورشید دل از نور حقیقت رخشان

شرح:

در این مصرع، دل انسانبه خورشید تشبیه شده که از نور حقیقت درخشان و فروزاناست.
خورشید در عرفان اسلامی‌نمادی از حقیقت مطلق، معرفت، و روشنایی الهیاست. نور آن نیز تجلی حقیقتی است که جان را روشن می‌کند.

تفسیر عرفانی:

  • خورشید دل: دلِ سالک که قابلیت درک انوار الهی را دارد.
  • نور حقیقت: همان حقیقت مطلق الهی که در وجود انسان تجلی می‌یابد.
  • رخشان: نشان‌دهنده تأثیر و جلوه‌ی این نور در زندگی انسان.

این مصرع اشاره به این دارد که دل انسان، اگر مستعد باشد، می‌تواند پرتوی از حقیقت الهی را در خود جای دهد.


مصرع دوم: تابیده به جان، در ضمیر انسان

شرح:

نور حقیقت نه‌تنها دل، بلکه تمام جان و ضمیر انسانرا روشن می‌کند.
"ضمیر" در اینجا اشاره به باطن و سِرّ وجودی انساندارد، جایی که حقایق الهی در آن تجلی می‌یابند.

تفسیر عرفانی:

  • تابیده به جان: این نور محدود به عقل یا ذهن نیست، بلکه سراسر وجود انسان را روشن می‌کند.
  • ضمیر انسان: همان فطرت پاکی که می‌تواند نور الهی را دریافت کند.

این مصرع نشان می‌دهد که نور حقیقت فقط یک مفهوم ذهنی نیست، بلکه در عمق جان انسان اثر می‌گذارد و مسیر او را روشن می‌سازد.


مصرع سوم: هر دل که ز نور حق تعالی روشن

شرح:

در اینجا تأکید می‌شود که هر دلی که از نور الهی بهره‌مند شود، به روشنی و معرفت حقیقی می‌رسد.

تفسیر عرفانی:

  • هر دل: اشاره به هر انسانی که طالب حقیقت باشد.
  • نور حق تعالی: همان فیض الهی که بر دل‌های مستعد می‌تابد.
  • روشن شدن دل: کنایه از رسیدن به بصیرت، معرفت، و آگاهی معنوی.

این مصرع بیانگر آن است که شرط درک حقیقت، پذیرش نور الهی و آمادگی قلبی برای دریافت آن است.


مصرع چهارم: بیند رخ دوست در جهان جانان

شرح:

نتیجه‌ی روشن شدن دل با نور الهی، مشاهده‌ی رخ دوست (خداوند) در جهان جاناناست.
"جهان جانان" دنیای خاصی است که اهل معرفت و عاشقان الهی در آن سیر می‌کنند، و حقیقت هستی را در آن مشاهده می‌نمایند.

تفسیر عرفانی:

  • بیند رخ دوست: اشاره به وصول به حقیقت الهی و درک حضوری خداوند.
  • جهان جانان: عالم عشق و معرفت، جایی که تنها اهل بصیرت و سالکان راه حق به آن وارد می‌شوند.

این مصرع اوج معنایی رباعی است و نشان می‌دهد که مقصد نهایی انسان، شهود حقیقت الهی و درک مقام وصال است.


جمع‌بندی کلی:

این رباعی یک مسیر عرفانی را ترسیم می‌کند:

  1. ابتدا نور حقیقت در دل انسان می‌تابد.
  2. این نور در تمام جان و ضمیر او نفوذ می‌کند.
  3. سپس دل او از نور حق تعالی روشن می‌شود.
  4. در نهایت، او به مقام مشاهده‌ی رخ دوست در عالم حقیقت نائل می‌شود.

این شعر خلاصه‌ای از سیر و سلوک عرفانی و حرکت از ظلمت به نور است.

در عرفان اسلامی، شمس حقیقتمفهومی‌است که به‌عنوان نمادی از حقیقت مطلق و بی‌واسطه الهی شناخته می‌شود. این مفهوم بیشتر به نور و روشنایی مرتبط است که همگان را به‌سوی آگاهی و شناخت الهی هدایت می‌کند. «شمس» به‌طور خاص در زبان فارسی، به‌معنای خورشید است و در بسیاری از آموزه‌های عرفانی، خورشید به‌عنوان نمادی از نور الهی و حقیقت مطلق به کار می‌رود. در این معنا، «شمس حقیقت» به‌طور خاص به حقیقتی اشاره دارد که همچون خورشید هیچ پرده‌ای نمی‌تواند آن را پنهان کند، و نوری است که تمامی‌کائنات و انسان‌ها را در بر می‌گیرد.

در عرفان اسلامی، به ویژه در عرفان مولوی، شمس حقیقتبه‌طور مستقیم با مفهوم وصل به خداوندو آگاهی از ذات الهیمرتبط است. این حقیقت یک آگاهی بی‌واسطه و بی‌پرده از خداوند است که در آن انسان از تمامی‌محدودیت‌های مادی و معنوی آزاد می‌شود و در حقیقت الهی غرق می‌شود. شمس حقیقت به‌عنوان نمادی از حقیقت نهایی و مطلق در نظر گرفته می‌شود، که نه‌تنها معرفت علمی، بلکه معرفتی عرفانی و شهودی است که از طریق کشف و شهود مستقیم و بی‌واسطه به دست می‌آید.

یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی که در عرفان اسلامی‌با شمس حقیقت مرتبط است، شمس تبریزیاست. شمس تبریزی که مرشد مولانا جلال‌الدین رومی‌بود، خود نمادی از شمس حقیقت در عرفان اسلامی‌شناخته می‌شود. شمس تبریزی در حقیقت نه تنها به‌عنوان یک استاد و مرشد، بلکه به‌عنوان تجلی حقیقت الهی در این جهان معرفی شده است. او با حضور خود در زندگی مولانا، راهی را برای او گشود که به‌واسطه آن مولانا به درک و شناخت عمیق‌تری از حقیقت الهی رسید. آموزه‌های شمس تبریزی به‌ویژه بر تجربه‌ی مستقیم و بی‌واسطه‌ی حقیقت تأکید داشتند، و این همان چیزی است که به شمس حقیقتدر عرفان اسلامی‌اطلاق می‌شود.

به طور کلی، شمس حقیقتدر عرفان اسلامی‌به حقیقتی است که از تمام ظواهر و پرده‌ها فراتر است و به‌عنوان منبع نور و هدایت معنوی برای سلوک روحانی انسان‌ها به‌شمار می‌رود. این حقیقت، نه در مفاهیم عقلانی بلکه در درک شهودی و قلبی کشف می‌شود و فرد را از محدودیت‌های دنیوی رها می‌سازد و به اتحاد با خداوند می‌رساند.

بخش هفتم

alirejali.blog.ir

alirejali.blog.ir

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 343
  • بازدید کننده امروز : 125
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 345
  • بازدید ماه : 697
  • بازدید سال : 813
  • بازدید کلی : 838
  • کدهای اختصاصی