loading...

رسالت

باسمه تعالی شرحی بر واژه عرفانی زمزم معرفت زمزم معرفتمجنون‌صفتان گر ز سرِ شوق بنوشند،دل را ز غم و وسوسه‌ی هوش بپوشند.هر جرعه ز آن چشمه‌ی عرفان که چشیدندسرمست زا...

بازدید : 6
سه شنبه 22 بهمن 1403 زمان : 15:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رسالت

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی زمزم معرفت

زمزم معرفت
مجنون‌صفتان گر ز سرِ شوق بنوشند،
دل را ز غم و وسوسه‌ی هوش بپوشند.
هر جرعه ز آن چشمه‌ی عرفان که چشیدند
سرمست زان باده و بر غیر خروشند

باسمه تعالی

زمزم معرفت

مصرع اول:

مجنون‌صفتان گر ز سرِ شوق بنوشند،
شرح:
این مصرع به سالکانی اشاره دارد که در مسیر عشق و معرفت الهی همچون «مجنون» هستند. مجنون در ادبیات عرفانی نماد عاشقی است که از خود بی‌خود شده و تنها به معشوق (حقیقت) می‌اندیشد. «سرِ شوق» نشان‌دهنده‌ی اشتیاق درونی و حقیقی است که آنها را به نوشیدن از چشمه‌ی معرفت الهی ترغیب می‌کند.

جنبه‌ی عرفانی:
نوشیدن از جام حقیقت همان دریافت فیض الهی و درک معرفت است. سالکانی که با شوق حقیقی به این چشمه رجوع کنند، به حقیقت نزدیک‌تر می‌شوند.


مصرع دوم:

دل را ز غم و وسوسه‌ی هوش بپوشند.
شرح:
نوشیدن از چشمه‌ی عرفان باعث می‌شود که سالک دل خود را از غم‌های دنیوی و وسوسه‌های عقل جزئی (هوش مادی) بپوشاند. این «پوشاندن» به معنای دور شدن از دغدغه‌های مادی و فریب‌های ذهنی است.

جنبه‌ی عرفانی:
در عرفان، «عقل جزئی» که به امور دنیوی و محاسبات ذهنی وابسته است، مانع درک حقیقت می‌شود. این مصرع به نوعی به فنادر حقیقت اشاره دارد، یعنی رهایی از تعلقات ذهنی که مانع سیر الی‌الله است.


مصرع سوم:

هر جرعه ز آن چشمه‌ی عرفان که چشیدند
شرح:
اینجا تأکید می‌شود که هر مقدار از این چشمه‌ی معرفت که سالکان بچشند، تأثیر شگرفی بر آنان دارد. این چشمه همان «زمزم معرفت» است که سرچشمه‌ی حقیقت و حکمت الهی است.

جنبه‌ی عرفانی:
این مصرع اشاره به روایات و آموزه‌های عرفانی دارد که هر قطره‌ای از دریای عرفان می‌تواند انسان را متحول کند.نوشیدن از چشمه‌ی عرفان، سالک را به وادی عشق و حقیقت می‌کشاند.


مصرع چهارم:

سرمست زان باده و بر غیر خروشند.
شرح:
نتیجه‌ی نوشیدن از چشمه‌ی عرفان، سرمستی و رهایی از قیدهای مادی است. سالکانی که این باده‌ی معرفت را نوشیده‌اند، چنان سرمست حقیقت می‌شوند که علیه «غیر» یعنی هر آنچه غیر از حق است، فریاد برمی‌آورند.

جنبه‌ی عرفانی:
در عرفان، سرمستی حاصل از حقیقت، نشانه‌ی فنادر ذات الهی است. این سرمستی، حالتی است که در آن سالک دیگر جایی برای «غیر» نمی‌بیند و از هرچه غیر خدایی است، تبری می‌جوید و فریاد می‌زند.


جمع‌بندی کلی:

این رباعی توصیفی زیبا از سلوک عارفانهاست:

  • عاشقان حقیقی (مجنون‌صفتان) با شوق به چشمه‌ی معرفت روی می‌آورند.
  • این معرفت آنها را از غم‌ها و وسوسه‌های دنیوی رها می‌کند.
  • هر جرعه از این چشمه، آنان را دگرگون و سرمست می‌سازد.
  • در نهایت، این سرمستی به جایی می‌رسد که بر غیرِ حق، خروش سر می‌دهند و از هر قیدی آزاد می‌شوند.

این رباعی دارای انسجام مفهومی، زیبایی لفظی و بار عرفانی بالاست.

زمزم معرفت در عرفان اسلامی

زمزم معرفتدر عرفان اسلامی‌به چشمه‌ای از آگاهی، بصیرت و دانش الهیاشاره دارد که جان سالک را از تشنگی حقیقت سیراب می‌کند. همان‌طور که چاه زمزمدر مکه آب حیات‌بخش جسمانی است، زمزم معرفت نیز آب حیاتی است که روح و دل انسان را زنده می‌سازدو عطش او را نسبت به حقیقت فرو می‌نشاند. این معرفت، سالک را از جهل و حیرانی رهایی می‌بخشد و او را به نور یقین و شهود می‌رساند.


۱. ریشه‌یابی و مفهوم‌شناسی

زمزمدر لغت به معنای آب جوشانی است که پیوسته می‌جوشد و هرگز نمی‌خشکد. در اسلام، چاه زمزمچشمه‌ای مقدس است که به‌طور معجزه‌آسا در زیر پای حضرت اسماعیل (ع) به امر الهی جوشید و از آن زمان تاکنون، منبعی از آب پاک و گوارا برای زائران کعبه بوده است. معرفتنیز در اصطلاح عرفانی، شناختی است که مستقیم از طریق کشف و شهود به قلب عارف افاضه می‌شودو فراتر از دانش نظری و عقلانی است.

ترکیب این دو واژه نشان می‌دهد که زمزم معرفت، سرچشمه‌ای الهی از دانش و آگاهی است که مدام در قلب سالکان حقیقی می‌جوشد و آنان را از عطش معنوی رهایی می‌بخشد.


۲. ویژگی‌های زمزم معرفت در عرفان

  1. علم لدنی و فیض الهی:
    زمزم معرفت از جنس دانشی است که از راه مطالعه و استدلال به دست نمی‌آید، بلکه هدیه‌ای از جانب خداوند به قلب‌های خالص و تزکیه‌شده است:

    وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ(بقره، ۲۸۲) – «تقوای الهی پیشه کنید، خداوند شما را آموزش خواهد داد.»

  2. پاکی و طهارت قلب:
    تنها دل‌هایی که از صفات ناپسند پاک شده‌اندو به اخلاص و بندگی رسیده‌اند، می‌توانند از این زمزم بنوشند. عارفان معتقدند که حجاب‌های نفسانی مانع از درک این معرفت است.

  3. زنده‌کننده‌ی روح:
    همان‌طور که آب زمزم در کویر خشک مکه سبب حیات جسمانیشد، زمزم معرفت نیز در دل‌های خالی از ایمان، حیات معنوی و روحانیمی‌آفریند. ازاین‌رو، سالکان طریق حق همواره در جستجوی این آب معرفت هستند.

  4. بی‌پایان و همیشه جوشان:
    زمزم معرفت، چون چشمه‌ای زلال و جوشان، پایان‌ناپذیر است و هرچه انسان بیشتر از آن بنوشد، تشنگی‌اش نسبت به حقیقت بیشتر می‌شود. این ویژگی در سخن مولانا نیز آمده است:

    آب حیوان است علم اندر دل است / جوشش از دل جوشد و در جان خلست

  5. مرتبط با ولایت و کوثر:
    در برخی متون عرفانی، زمزم معرفت با کوثر(چشمه‌ی جوشان نعمت‌های الهی) و علوم ولایی اهل‌بیت (ع)مرتبط دانسته شده است. ازاین‌رو، سالکانی که در محبت و پیروی از اولیای الهیکوشاتر باشند، بیش از دیگران از این زمزم بهره‌مند می‌شوند.


۳. زمزم معرفت در متون عرفانی و ادبی

الف) قرآن کریم:
زمزم معرفت، با مفاهیمی‌مانند حیات معنوی، آب حیات، و علم الهیدر قرآن کریم پیوند دارد. آیات متعددی به این معنا اشاره دارند، از جمله:

  • وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ(انبیاء، ۳۰) – «و هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم.»
    ⬅ در تفسیر عرفانی، این آب می‌تواند همان معرفت الهیباشد که موجب حیات قلب می‌شود.
  • اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ(بقره، ۲۵۷) – «خداوند ولیّ مؤمنان است، آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون می‌آورد.»
    ⬅ زمزم معرفت همان نوری است که دل‌های مؤمنان را از تاریکی‌های جهل و غفلت به روشنی حقیقت می‌رساند.

ب) مولانا:

این جهان همچون درخت است‌‌‌ای کرام / ما بَرِ او چون ثمار و میوه خام
زان که اندر علم تقوا رسته‌ایم / زان سبب ما میوه‌ی نورسته‌ایم

مولانا در این ابیات، معرفت را مانند میوه‌ای می‌داند که از درخت ایمان و تقوا می‌روید. این تعبیر نشان می‌دهد که زمزم معرفت از دل سیر و سلوک حقیقیمی‌جوشد.

ج) عطار نیشابوری:

گر ز دریای حقیقت خبری یافتی / قطره‌ای از زمزم معرفت را یافتی

عطار، زمزم معرفت را قطره‌ای از دریای حقیقت می‌داند که اگر به کسی برسد، او را از ظلمات جهل و دنیاپرستی نجات می‌دهد

. زمزم معرفت و چشمه‌ی آب حیات

زمزم معرفت در عرفان با چشمه‌ی آب حیاتکه حضرت خضر از آن نوشید و جاودانه شد، مقایسه می‌شود. در حکایت اسکندر، او برای یافتن آب حیاتبه سفرهای دور و دراز رفت، اما در نهایت به این نتیجه رسید که حقیقت، نه در جهان بیرونی، بلکه در درون انسان نهفته است.

سالک نیز باید این زمزم را درون خود بیابد، نه در بیرون. این نکته در سخن بایزید بسطامی‌نیز آمده است:

آنچه در پی آنی، در درون توست، اگر پرده‌ها کنار رود، زمزم معرفت را در قلبت جاری خواهی یافت.


۵. چگونه می‌توان به زمزم معرفت رسید؟

۱. تزکیه‌ی نفس و تخلیه‌ی صفات ناپسند– چون این معرفت تنها در دل‌های پاک جریان می‌یابد.
۲. توسل به اولیای الهی و پیروی از سیره‌ی آنان– زیرا آنان از سرچشمه‌ی حقیقت نوشیده‌اند.
۳. ذکر و عبادت مداوم– تا دل از تعلقات دنیوی رهایی یابد و به دریای بی‌کران معرفت متصل شود.
۴. تفکر و تدبر در آیات الهی و حکمت عرفانی– زیرا دانش حقیقی، کلید گشودن چشمه‌های درونی است.
۵. محبت و عشق به خداوند– که مهم‌ترین عامل جوشش زمزم معرفت در قلب است.


نتیجه‌گیری

زمزم معرفت، چشمه‌ای الهی از دانش و بینش است که تنها در دل‌های پاک و سلیم می‌جوشد.این معرفت، روح را از تشنگی حقیقت سیراب کرده و سالک را به نور و یقین می‌رساند. همان‌گونه که چاه زمزم، جسم حاجیان را زنده نگه می‌دارد، زمزم معرفت نیز حیات معنوی انسان را تضمین می‌کند. سالکان حقیقی، با تزکیه و سیر در مراتب عرفانی، می‌توانند از این چشمه‌ی جاویدان بنوشند و به سرچشمه‌ی حقیقت، یعنی وصال الهی، دست یابند.


تهیه و تنظیم

دکتر علز رجالی

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 188
  • بازدید کننده امروز : 172
  • باردید دیروز : 6
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 189
  • بازدید ماه : 215
  • بازدید سال : 2679
  • بازدید کلی : 2704
  • کدهای اختصاصی