loading...

رسالت

دلدل خانه‌ی عشق است، خرابش مکنیدغیر از رخ یار، در حجابش مکنیدگر گرد گناه آید و بنشیندجز اشک سحرگاه، جوابش مکنید شرح هر مصرع از رباعی درباره "دل" مصراع اول: دل خ...

بازدید : 6
شنبه 3 اسفند 1403 زمان : 11:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رسالت

دل
دل خانه‌ی عشق است، خرابش مکنید
غیر از رخ یار، در حجابش مکنید
گر گرد گناه آید و بنشیند
جز اشک سحرگاه، جوابش مکنید

شرح هر مصرع از رباعی درباره "دل"

مصراع اول:

دل خانه‌ی عشق است، خرابش مکنید

  • در عرفان، دلجایگاه الهی و مأوای عشق حقیقی دانسته می‌شود.
  • شاعر توصیه می‌کند که نباید این خانه‌ی مقدس را با دلبستگی‌های دنیا، هوای نفس و غفلتویران کرد.
  • خراب کردن دلمی‌تواند به معنای سیاه شدن دل بر اثر گناه، غفلت از حقیقت و مشغول شدن به غیر خداباشد.

مصراع دوم:

غیر از رخ یار، در حجابش مکنید

  • "یار" در عرفان معمولاً به خداوند، معشوق حقیقی یا حقیقت مطلقاشاره دارد.
  • "حجاب" به چیزهایی گفته می‌شود که بین انسان و حقیقت فاصله ایجاد می‌کند، مانند دنیاپرستی، خودخواهی و گناه.
  • این مصرع تأکید می‌کند که دل را نباید به چیزهای غیرالهی آلوده کرد، زیرا حجاب میان انسان و خدا می‌شود.

مصراع سوم:

گر گرد گناه آید و بنشیند

  • در اینجا گناه به گرد و غبار تشبیه شده استکه بر آیینه‌ی دل می‌نشیند و آن را تیره می‌کند.
  • این گرد و غبار باعث می‌شود دل نتواند نور الهی را بازتاب دهدو از یاد خدا دور شود.

مصراع چهارم:

جز اشک سحرگاه، جوابش مکنید

  • در عرفان، اشک سحرگاهینماد توبه، خلوص، و پاک شدن از گناهاست.
  • این مصرع بیان می‌کند که تنها راه پاک کردن گرد گناه از دل، اشک‌های خالصانه و راز و نیاز در سحرگاهاناست.
  • این مفهوم در آموزه‌های دینی و عرفانی نیز تأکید شده است که نماز شب و اشک سحرگاهی تأثیر عمیقی در تصفیه‌ی دل دارد.

جمع‌بندی:

این رباعی با زبانی ساده اما عمیق، ماهیت دل را به‌عنوان خانه‌ی عشق الهی معرفی می‌کندو هشدار می‌دهد که دل را نباید با امور ناپسند آلوده کرد. همچنین راه پاکسازی دل را اشک و توبه‌ی سحرگاهیمعرفی می‌کند که در متون عرفانی جایگاه ویژه‌ای دارد.

در عرفان اسلامی، دل(قلب) یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم است که به‌عنوان مرکز ادراک، معرفت، محبت و تجلی الهی شناخته می‌شود. این مفهوم فراتر از جایگاه جسمانی قلب است و به لُب و حقیقت وجود انسان اشاره دارد. در آثار عرفای بزرگ همچون مولانا، ابن‌عربی، عطار و امام محمد غزالی، دل به‌عنوان محل دریافت انوار الهی، واسطه بین روح و بدن، و گنجینه اسرار الهی معرفی شده است.

۱. دل به‌عنوان محل تجلی الهی

در عرفان، دل مانند آینه‌ای است که اگر از زنگار نفسانی پاک شود، حقیقت الهی را منعکس می‌کند. مولانا در این باره می‌گوید:
"دل آیینه‌ای است، صافش گردان، تا عکس حق در او افتد."
این دیدگاه ریشه در حدیث قدسی دارد که می‌فرماید:
«قلب المؤمن عرش الرحمن»؛ یعنی دل مؤمن عرش خداوند است.

ابن‌عربی نیز در فصوص الحکمبیان می‌کند که دل کامل‌ترین محل تجلی حقاست و به‌اندازهٔ ظرفیت هر فرد، نور حقیقت را در خود می‌پذیرد.

۲. دل به‌عنوان مرکز معرفت و شهود

در عرفان اسلامی، شناخت حقیقی نه با عقل استدلالی، بلکه با دل حاصل می‌شود. قرآن کریم در آیه ۴۶ سوره حج می‌فرماید:
«فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ»
( در حقیقت، چشم‌های ظاهری نابینا نمی‌شوند، بلکه دل‌هایی که در سینه‌ها هستند، کور می‌گردند.)

این نشان می‌دهد که معرفت حقیقی از طریق دل حاصل می‌شود، نه صرفاً از طریق حواس ظاهری یا تفکر منطقی. به همین دلیل، در عرفان اسلامی‌گفته می‌شود که "دل، عقلِ عاشق است"و می‌تواند به مراتبی از شهود و حضور الهی برسد که عقل استدلالی از درک آن عاجز است.

۳. دل و مراتب آن در عرفان

عرفای اسلامی‌دل را به چندین مرتبهتقسیم کرده‌اند که هر یک نمادی از درجات مختلف قرب به خداوند است:

  • صدر (سینه): محل دریافت علوم و معارف اولیه
  • قلب (دل): محل تجلی انوار الهی و عشق
  • فؤاد: مرتبه‌ای عمیق‌تر که مخصوص عارفان خاص است و محل مشاهده حقیقت الهی
  • لبّ (حقیقت دل): عمیق‌ترین مرتبه دل که تنها اولیای خاص به آن دسترسی دارند

این تقسیم‌بندی را می‌توان در سخنان بزرگان عرفان همچون غزالی و سهروردی مشاهده کرد.

۴. تزکیه دل: راه رسیدن به معرفت حقیقی

از نگاه عرفا، دل تنها زمانی می‌تواند حقیقت را درک کند که از آلودگی‌های نفسانی پاک شود.امام محمد غزالی در احیاء علوم الدینمی‌گوید:
"دل انسان همانند آینه‌ای است که اگر زنگار گناه و غفلت بر آن بنشیند، دیگر نمی‌تواند نور حقیقت را منعکس کند."

برای رسیدن به معرفت الهی، تزکیه دلاز طریق ذکر، ریاضت، مراقبه و اخلاصضروری است. این فرآیند در مراحل سلوک عرفانی به‌عنوان تصفیه قلبشناخته می‌شود.

۵. دل در مقابل نفس و عقل

در عرفان، میان دل، نفس و عقلتفاوت قائل می‌شوند:

  • نفس، مرکز خواسته‌های دنیوی و شهوات است و اگر بر دل غلبه کند، آن را تاریک می‌سازد.
  • عقل، ابزار تحلیل و استدلال است، اما محدود به حیطه مادی و منطقی.
  • دل، مرکز عشق و شهود است که می‌تواند فراتر از عقل به حقیقت الهی برسد.

به همین دلیل، مولانا در مثنوی بارها تأکید می‌کند که "دل برتر از عقل است"و فقط از طریق دل می‌توان به درک حقایق ماورایی رسید.

۶. دل در شعر و ادبیات عرفانی

شاعران و عارفان ایرانی همواره دل را کلید معرفت و عشق الهیدانسته‌اند. برای نمونه:

  • مولانا:
    در دل اگر نبود غم عشق، زندگی هیچ است / در دل مدار هیچ، که بی‌دل دلی نباشد!

  • حافظ:
    سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد / وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد!

  • عطار:
    چون دل به خدا دهی، خدا با تو بود / چون غیر خدا خواهی، دل از دست رود!

نتیجه‌گیری

دل در عرفان اسلامی‌نه‌تنها مرکز عشق و احساس، بلکه کانون شهود و معرفت حقیقیاست. وقتی از آلودگی‌های نفسانی پاک شود، به محل تجلی الهیتبدیل شده و می‌تواند حقایق ماورایی را درک کند. ازاین‌رو، سیر و سلوک عرفانی، سفری برای تصفیه و تکامل دل استتا بتواند به مقام قلب سلیمو وصال الهی نائل گردد.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 44
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 403
  • بازدید کننده امروز : 277
  • باردید دیروز : 6
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 404
  • بازدید ماه : 430
  • بازدید سال : 2894
  • بازدید کلی : 2919
  • کدهای اختصاصی